خاطرات و خطرات خبرنگاران

خاطرات ایرنایی ها

خاطرات و خطرات خبرنگاران

خاطرات ایرنایی ها

این وبلاگ موقتی است

قابل توجه همکاران

وبلاگ اصلی ایرنایی ها (خاطرات  خطرات خبرنگاران) بر روی بلاگ فا قرار دارد که متاسفانه فعلا قطع است.

به محض باز شدن بلاگفا، مجددا مطالب بر روی آن قرار داده خواهد شد.

سردبیر ارشد دوران دفاع مقدس ایرنا، عاقبت به خیر شد ! محمد

 

جمعه شب توفیق زیارت چند تن از دوستان عزیز "قدیمی های ایرنا" در "گارون"، نصیب شد. باز هم آقا مهدی هراتی بانی خیر بود. آقا مهدی که از قدیم اصل:"ما برای وصل کردن آمدیم" را نصب العین قرار داده و ید طولایی در جمع کردن دوستان قدیم به هر بهانه و افزودن دوستان جدید دارد، با ابتکار جالب "گارون"، همه را حیران کرد.
از زمان انتشار پیام دعوت افتتاحیه "گارون"، همه می پرسیدند:"گارون"، چیه؟ 
مثل همه دوستانی که جمعه شب آمدند و پرسیدند و آقا سجاد پسر ارشد آقا مهدی هراتی با لبخند شیرینی که از پدر به ارث برده و همیشه بر لب دارد، معنی آن را گفت. 
من الان نمی گویم سجاد چه گفت. انشاالله وقتی تشریف بردید، از خودش بپرسید. 
همینقدر می گویم که یک مینی رستوران است در ضلع  جنوب شرقی میدان سرو، خیابان بخشایش، کوچه بهار یک، پلاک 4/1 که ساندویچ گریل شده عرضه می کند. آقا مهدی میگوید: "ساندویچی"، من دوست دارم بگویم: "مک مهدی".
مثل بقیه قدیمی های ایرنا از قدیم دلم می خواست یک جایی برای جمع شدن و دیدار دوستان داشته باشیم. خدا را شکر با دعای خیر دوستان و همت عالی آقا مهدی، این خواسته تحقق یافت.

آرزو می کنیم همیشه اجاقش روشن، نانش گرم و آبش سرد باشد و چرخش بچرخد. دل های قدیمی های ایرنا، از اون دل های قدیمیه، از اون دل هاست. انشاالله بقیه خواسته های ریز و درشتشان هم تحقق یابد.
دوستانی که جمعه شب آمدند، در یک جمله متفق القول بودند: "سردبیر ارشد دوران دفاع مقدس ایرنا، عاقبت به خیر شد".