خدا رحمتش کنه. مرحوم بهمن الماسی از هنرمندانی بود که خیلی زود از دنیا رفت. خدا بیامرز تعریف می کرد : در دوره سربازی در یکی از روستا های دور افتاده به عنوان سپاهی دانش خدمت می کرده و چند ماهی حقوق برایش ارسال نشده بود.
حسابی کفگیر به ته دیگ خورده بود . در آن زمان سپاهی دانش در روستاهای دارای ارج و قرب زیادی بود و معمولا " آقای مدیر " خطاب می شدند.برای آقای مدیر که نماینده شاه به حساب می آمد خیلی بد بود که بگوید پول ندارد .
الماسی می گفت کدخدا را به منزل دعوت کردم و به او گفتم فردا همه روستاییان باید به مدرسه ده بیایند و ثبت نام کنند .
کدخدا از این موضوع خیلی استقبال کرد. فردای آن روز یک ورق امتحانی را خط کشی کردم و از هر روستایی که برای ثبت نام مراجعه می کرد یک تومان دریافت می شد . آنهایی هم که دنبال گله بودند و پس فردا مراجعه کرده بودند 12 ریال پرداختند کردند. یک تومان برای ثبت نام و 2 ریال جریمه تاخیر .
حدود 300 تومان جمع شد . آن زمان پول خوبی به حساب می آمد و کار ما راه افتاد.
همان شب کدخدا به خانه من آمد و خیلی تشکر می کرد . می گفت آقای مدیر ما از شما خیلی ممنونیم . تا حالا در روستای ما از کسی ثبت نام نکرده بودند و این اولین باربود که شما از اهالی روستای ما ثبت نام کردید.
حالا چه شد که این خاطره را نقل کردم.
سال گذشته همین روزها بود که اعلام کردند، بازنشستگان تامین اجتماعی از مزایا بیمه تکمیلی بهره مند خواهند شد.
برای استفاده از این مزایا به کانون بازنشستگان مراجعه نمودم . گفتند اول باید ثبت نام کنید . هزار تومان از ما گرفتند و اسم ما را نوشتند .
ولی این ثبت نام هیچ بهره مندی ای در پی نداشت الا اینکه حدود 2 میلیون بازنشسته نفری هزار تومان دادند و حدود 2 میلیارد تومان به جیب صندوق بازنشستگان واریز شد.
بیمه ایران هم که هیچ ارتباطی با این پول نداشت حق بیمه خودش را جداگانه گرفت و مارا بیمه کرد.
ما بازنشستگان از کانون خیلی ممنونیم . تا حالا کسی از ما ثبت نام نکرده بود. خدا خیرشان دهد.
سید رضا ضیایی
سلام وعرض ادب برادرعزیز، خدا رفتگان شما را بیامرزد که یادی ازبرادرم نمودید....جناب آقای ضیایی امیدوارم درزندگی همواره موفق باشید. فقط می خواستم عرض کنم اگرمنظورشماازنقل ( بهمن الماسی سپاهی دانش تا.....) برادرم که خدا اورا بیامرزد ازنظام وظیفه معاف شد وبعدازآن به تهران آمد وبه استخدام ایرنا درآمد..... با تشکر الماسی