خاطرات و خطرات خبرنگاران

خاطرات ایرنایی ها

خاطرات و خطرات خبرنگاران

خاطرات ایرنایی ها

مجلس شورای اسلامی و جلسه غیر قانونی

مجلس شورای اسلامی در حالی که حد نصاب قانونی نداشت،  ۴ طرح و لایحه تصویب کرد. .

 یادش بخیر آن زمان ها حرفه خبرنگاری  خیلی لذت بخش بود و خط قرمز های آن زمان هم خیلی محدود بودند. همین باعث می شد بچه های خبرگزاری از کار خود لذت ببرند و با اشتیاق تا پاسی از شب ، وقت و تلاش خود را صرف کار کنند.همه خود را سخنگوی مردم می دانستند  و قدرت قلم خود را به یاد دارند. 


یادش بخیر آن زمان ها حرفه خبرنگاری خیلی لذت بخش بود و خط قرمز های آن زمان هم خیلی محدود بودند. همین باعث می شد بچه های خبرگزاری از کار خود لذت ببرند و با اشتیاق تا پاسی از شب ، وقت و تلاش خود را صرف کار کنند..چرا که در آن زمان ها همه خود را سخنگوی مردم می دانستند  و قدرت قلم خود را در تعویض وزرا و مقامات بخوبی به یاد دارند.

با داوود اسماعیلی (معاون فعلی مدیر اخبار داخلی) بعنوان خبرنگار مجلس (مجلس دوم و سوم) فعالیت می کردیم.

روزی از جلسات مجلس که به ریاست آقای کروبی اداره می شد- متوجه شدم که تعداد نمایندگان به ۱۰۰ نفر هم نمی رسد. از فروغی خبرنگار واحد مرکزی خبر و میر فخرایی خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی خواستم که آنها نیز تعداد نمایندگان را بشمارند.

در مجموع حدود ۱۰۲ نفر شمارش شد.وقتی به ایرنا بازگشتم خبری را با این لید نوشته و با امضای مرحوم احمد بورقانی  روی خط مخابره کردیم: "مجلس شورای اسلامی،  امروز در حالی که حد نصاب قانونی را نداشت ۴ طرح و لایح تصویب کرد."

در متن خبر نیز به جزییات ماجرا و ریاست کروبی در مجلس اشاره شده بود.

شنبه بعد از تعطیلات آخر هفته وقتی به اداره آمدم احمد بورقانی مرا صدا زد و گفت: دکتر خرازی باهات کار داره....

برای اولین بار در زندگی کاری به دفتر دکتر خرازی مدیر عامل وقت مراجعه کردم. دکتر خرازی بعد از سلام و احوالپرسی نامه ای را به من داد و گفت بخوان....

نامه با عنوان "تضعیف مجلس تضعیف اسلام است...امام خمینی" و با امضای هیات رئیسه مجلس بود.در متن نامه نویسنده خبر  عامل امپریالیست و صهیونیست عنوان شده و هیات رئیسه خواستار پی گیری قانونی و شکایت شده بود.

بعد از قرائت نامه خرازی به من گفت: خبری که داده بودی درست بوده است؟

من تایید کردم و او نیز گفت خیلی خوب اگر خواستی  یک جوابی برای این نامه بنویسید و مخابره کنید.

ماجرا را به احمد بورقانی گفتم و او نیز گفت خودت هر کاری خواستی بکن..

فردای آن روز در مجلس مستقیما سراغ آقای شوشتری نایب رییس مجلس رفتم و به او گفتم : این چه نامه ای است که داده اید.ما نمی دانستیم که عامل امپریالیست و صهیونیست هستیم!

شوشتری هم گفت: پس شما آن خبر را داده اید..

من روی صحت خبر تاکید مجدد کردم و شوشتری هم قبول نمی کرد و می گفت: تابلوی تعداد نمایندگان بر اساس نشستن نمایندگان آمار را نشان می دهد و ملاک ما نیز دفتر حضور غیاب است.

(در آن زمان سیستم آمار حضور نمایندگان به گونه ای بود که با نشستن هر نماینده بر روی صندلی، تابلو آمار را نشان می داد.شوشتری می گفت: همیشه تعدادی از نمایندگان ایستاده و این طرف و آنطرف می روند.) هر چند ملاک من تابلو نبود و چند نفره تعداد نمایندگان را شمارش کرده بودیم.

در هر حال وقتی شوشتری دفتر حضور و غیاب را آورد باز حق با من بود چرا که بیش از ۱۷۲ امضا در آن دفتر نبود. اما آقای شوشتری قبول نکرد و گفت: نه آقای خلخالی - فخرالدین حجازی و چند نفر دیگر آن روز در مجلس حضور داشتند و یادشان رفته بود دفتر حضور و غیاب را امضا کنند.

خلاصه از ما تاکید بر صحت خبر و از آقای شوشتری هم رد ماجرا تا اینکه آقای شوشتر در پایان گفت: ببین من باید بروم مسافرت (تعطیلات تابستانی مجلس شروع می شد) و بعد از سفر با هم صحبت می کنیم..ایشان به سفر رفتند و هیچگاه برای صحبت باز نگشتند.

نکته جالب تر اینکه بعد از آن خبر، دفتر امام پیگیر این ماجرا شده بود و بعدا دستور داده شد که سیستم الکتریکی آمار نمایندگان حذف و هر نماینده هنگام ورود و یا خروج کارت بزند. ظاهرا هیات رئیسه در آن زمان  در مقابل بررسی و سین جین کردن های دفتر امام، اینگونه توجیه کرده بود که خبرنگار بعلت ایستاده بودن تعداد زیادی از نمایندگان اشتباه کرده است و نمی بایستی به اتکا به تابلو شمارش نمایندگان این خبر را مخابره می کرد..

در هر صورت با پی گیری خبر از سوی دفتر امام در نهایت مجلس موظف شد سیستم شمارش حاضران در جلسه را تغییر و برای نمایندگان کارت ورود و خروج صادر شود..

 

نوشته شده در پنجشنبه پنجم دی 1387 ساعت 2:0 شماره پست: 3

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد